به گزارش مشرق، علی مهدیان استاد حوزه و دانشگاه، طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: اگر بیشترین اهتمام حضرت امام(ره) در زمان حیات مبارکشان خرج ایجاد هویت انقلابی و معماری نظام اسلامی شد، بیشترین اهتمام حضرتآقا را باید طراحی و معماری «دوران دولت اسلامی» دانست؛ دورانی که در آن نقش جلوداران انقلابی بسیار جدی است. «حلقههای میانی» بین حاکمیت و مردم، کانالکشی تبیینی بین امام و امت و احزاب اسلامی که هویت انقلابی و مردمی و تبیینکننده دارند و بارهای کشور را برمیدارند، یک ویرایش کلان اجتماعی است که مقام معظم رهبری دنبال میکنند. دولتها اگر بخواهند حقیقتا مردمی باشند باید به شکلگیری چنین ویرایشی کمک کنند. اقتصاد اگر بخواهد نجات پیدا کند باید بر بستر چنین ویرایش اجتماعیای شکل بگیرد. فرهنگ و سیاست را همین ویرایش اجتماعی پیش میبرد و لذا این نکته باعث شده که بیشترین مخاطب مقام معظم رهبری همین جریان گسترده انقلابی باشد. ایشان از این جریان انتظارات بسیاری دارند.
اما مقاطعی از سالهای رهبری ایشان بوده که تأکید و تمرکز ویژهای روی کلیدواژه «خواص» داشتهاند. کلمه خواص را عموما ایشان زمانهایی بهکار بردهاند که احساس خطر انحراف خواص و سرریزشدنش به کل جامعه را جدی دیدهاند.
اولینبار که تمرکز روی کلمه خواص در گفتمان رهبری جدی شد، مربوط به سال۷۵ است؛ یعنی پایان دولت سازندگی. اینجاست که ریشه بسیاری از وقایع و انحرافات بعدی روشن میشود. در آن سال مسئله انحراف خواص جبهه حق در چند سخنرانی مفصل توضیح داده میشود. ریشه این انحراف اما مقوله «دنیاطلبی» معرفی شد. بعد از پایان جنگ و دوران سازندگی این مسئله خود را در سبک زندگی و تصمیمگیریهای بسیاری از انقلابیون سابق نشان میدهد. اگر متوجه این زاویه نگاه و تحلیل مقام معظم رهبری شویم، درخواهیم یافت که ایشان ریشه اصلی انحرافات جریانات اصلاحات و گفتمان غربگرایانهشان را چه میدانستند و اگر بخشی از تلاش ایشان صرف پاسخ به هجمههای فکری و فرهنگی آن دوران بود، اما چرا و چگونه بخش عمده تلاششان صرف بالا آوردن گفتمان عدالتخواهی و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض بود. ایشان در آن سالها بارها و بارها به نقش انحراف خواص در گمراهی عوام اشاره میکنند. شاید بیشترین تأکید ایشان روی مفهوم خواص در دوران اصلاحات رقم خورد.
بعد از این در سال۸۴ که برخی از خواص منحرف شده و کنار گذاشته شده بودند و زیادهخواهیهای خود را در نسبت با دولت وقت شروع و آن را متهم به پوپولیسم میکردند، مقام معظم رهبری در چند سخنرانی مفهوم «خاصه» در مقابل «عامه» را مطرح کردند. مفهوم عامه با عوام تفاوت داشت. عوام بار منفی داشت اما عامه بهمعنای عموم مردم و سوادالناس بود. ایشان تلاش کردند با طرح این گفتمان، جلوی فشارهای گروهها و جریانات قدرتطلب بهحاشیهرفته را بگیرند.
سومین مقطعی که در آن مفهوم خواص مورد تأکید جدی ایشان قرار گرفت، سال۸۸ بود. اینبار هم خطر از جانب خواص جدی بود؛ اما ریشه بیماری آنها این دفعه «ترس» بود؛ ترس از قدرتطلبان و جریانات پرمدعایی که مقابل رأی عموم مردم ایستاده بودند. ترس خواص باعث سکوتشان میشد. ساکتین از خواص که یا موضع صریح نمیگرفتند یا کم سخن میگفتند یا موضع دوپهلو داشتند یا بهطورکلی کنار کشیده بودند، درد اصلی آن دوران بودند. نتیجه آن سکوتهای مرگبار هم البته امروز قابل ارزیابی است.
حالا بعد از سالها خطاب به خواص این دوران که عمدتا جوانان گامدومی هستند، هشدار دیگری از جانب مقام معظم رهبری مطرح است که به این راحتی قابل چشمپوشی نیست.
اینبار هم مسئله، خواصی هستندکه تعلل و تردید آنها باعث «کندشدن» حرکت انقلاب میشود. ریشه این تعلل و تردید چیست؟ باز هم ترس؛ اما اینبار ترس از فضای روانی و رسانهای که دشمن در ذهن عموم مردم شکل داده است. این ترس باعث شده که با صراحت و بیلکنت وارد صحنه نشوند. خود را بین عوام مخفی کنند و خلاصه «تبیین نکنند.»
مسئله انفعال و تعلل و تردید انقلابیون یک خطر جدی است که اگر بهزودی تدبیر نشود، آثار کلان سیاسی، اجتماعی و امنیتی و بلکه تاریخی مهمی در پی خواهد داشت.